به گزارش سینماپرس، این سریال پنج قسمتی که پخش آن در آمریکا و بریتانیا از اوایل ماه مه آغاز شده بود، در ۳ ژوئن پایان یافت، اما به طرز حیرت آور و رکوردشکنانهای تقریباً بهطور همزمان به صورت اینترنتی و یا دیویدی، با کیفیت خوب، زیر نویس فارسی و سپس دوبله فارسی بهطور گسترده و با تبلیغات وسیع (که حتی به برخی مدیران رده بالای دولتی نیز کشیده شد) در ایران پخش شد! آنچه تاکنون درباره توزیع هیچیک از فیلمها و سریالهای خارجی در ایران که پخش ویدئویی داشته و یا به فرمت قابل دانلود برروی فضای وب قرار میگرفته، سابقه نداشته است.
در حالی این سریال پس از گذشت ۳۳ سال از فاجعه فوق، از طرف کمپانی آمریکایی HBO (سازنده بسیاری از سریالها و فیلمهای سفارشی و آخرالزمانی مانند «بازی تاج و تخت»، «West world»، «شوالیه تاریکی»، «تلقین»، «هریپاتر و یادگاران مرگ»، «آواتار» و…) درباره این فاجعه ساخته میشود که آمریکاییها حتی برای شکستهای خود مانند ویتنام و عراق و آپولو ۱۳ و… خیلی زودتر از اینها فیلم ساختند و شکستها و فجایع جبهه رقیب (در اینجا شوروی سابق) را بارها و بارها در فیلمها و سریالهای مختلف، در اولین فرصت به تصویر کشیدهاند. آنچه که در مورد حادثه چرنوبیل در طول بیش از ۳۳ سال اتفاق نیفتاد و به عقیده برخی کارشناسان، یکی از علل آن دست داشتن سرویسهای جاسوسی غرب در فاجعه فوق بود. این کارشناسان براین باورند در واقع یک توافق نانوشتهای بین دو بلوک صورت گرفته بود که هیچکدام به دلیل تقصیراتی که در این فاجعه داشتند، در سطح سریال و فیلم به آن نپردازند.
و برخلاف فیلمها و سریالهای مشابه که فیلمسازان معتبر و به اصطلاح استخوانداری پای کار بودند (مثل دیوید بنیف در «بازی تاج و تخت»، جی جی آبراهامز در West world، کریستوفر نولان در «شوالیه تاریکی» و جیمز کامرون در «آواتار» و…) این بار یک مهمل ساز به نام «کریگ مازین» خالق و همچنین نویسنده فیلمنامه و تهیهکننده آن اعلام شده! و «جان رنک» کلیپ ساز آمریکایی، این سریال را کارگردانی کرده است!! شاید تولیدکنندگان سریال «چرنوبیل» نمیتوانستند، خواستههای خود را با این پروپاگاندای تبلیغاتی به امثال نولان و کامرون و آبراهامز حقنه کنند و بهتر از این دو نفر برای ساخت یک سریال کاملاً تبلیغاتی پیدا نکردند، بهویژه که کار اصلی «جان رنک» هم ساخت فیلمهای تبلیغاتی بوده است!
نگاهی به سریال که از ۵ قسمت ۶۰ دقیقهای تشکیل شده، نشان میدهد که سازندگان اثر بیش و پیش از نمایش فجایع حادثه برروی آدمها و محیط، کادر دوربین خود را برروی نیروگاه هستهای بستهاند و مسئله اصلی، کمکاری و تسامح و سپس لاپوشانی و فضای بسته خبری در مورد اصل ضایعه هستهای بوده و اینکه ناخواسته، چه ابعاد عظیمی از مصیبت را ایجاد کرده است. سؤالات و دیالوگهایی که بردهان بازیگران بهگونهای کاملاً بیحس و حال و خشک نهاده شده، همه آنچه که امروزه درباره برنامه هستهای ایران در رسانههای غرب تبلیغ میشود را القاء میکند و خیلی سریع میتواند در چنین زمانی برای تماشاگر ایرانی، تداعی معانی کرده و همذات پنداری بوجود آورد. آنچه که به جای همه اطلاعات سنگین فنی و تخصصی ارائه شده فیلم درباره راکتور هستهای و چگونگی خرابی آن، در ذهن و روح تماشاگر برجای میماند.
در حادثه چرنوبیل براساس آمار حدود ۱۳۷ نفر کشتهشدند و البته تعداد بسیار نیز مصدوم و تحت تشعشعات اتمی قرار گرفتند اما در بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسط حدود ۲۲۰ هزار تن کشته شده و نزدیک به ۲۰۰ هزار تن مصدوم و تا نسلها کودکان و افراد ناقصالخلقه و بیمار در آن سرزمین متولد شدند. چرا پس از گذشت ۷۴ سال، فیلم یا سریالی درباره هیروشیما یا ناکازاکی ساخته نمیشود؟
*کیهان
نظرات